بازم این چند وقت
این چند وقته نیومدم به وبلاگ نازنین جونم سر بزنم و آپش کنم امروز اومدم خوب اتفاق خاصی نیافتاده این روزا به جز اینکه حیاطمون رو بلاخره درست کردیم و ایشالا بابایی وقت کنه بریم یه حوض خوشجل هم بخریم و چندتا درخت و گل هم تو باغچه بکاریم نازنین خانوم هم خیلی گل و خانومانه کمک مامان و باباش کرده و تمام روزا با گریه هاش آهنگای شادی برای فضای خونمون پخش میکرد دوتا دندون بالاش هم حسابی بزرگ شده و خانوم با اون چهارتا دندونش حسابی گاز میگیره پشت دست منم دندون گرفته و کبود کرده زبونش هم بیرون میاره و نشون میده . ازش میپرسم نازنین زبونت کو اونم تند زبونش رو بیرون میاره خوب اتفاق خاص دیگه ایی نیافتاده بود &nb...
نویسنده :
فاطمه مامان نازنین زهرا
17:37